نویسنده: آیة الله العظمی مکارم شیرازی

 
یا عَلِیَّ، لاتَحلِف بِاللهِ کاذِباً وَ لا صادِقاً مِن غَیرِ ضَرورَةٍ وَ لاتَجعَل اللهُ عُرضَةً لِیَمینِکَ فَاِنَّ اللهَ لایَرحَمُ وَ لایَرعی مَن حَلَفَ بِإسمِهِ کاذِباً.
ای علی، بدون ضرورت سوگند به خدا یاد نکن، راست یا دروغ، خدا را ابزار قسم قرار مده، خداوند بر آن که به نام او قسم دروغ بخورد رحم نمی‌کند و جانب او را رعایت نمی‌فرماید.
بحارالانوار، ج 77، ص 67

نور هدایت

موضوع اصلی حدیث این است که چه سوگندهایی در شرع مقدّس اسلام معتبر است؟
در پاسخ باید گفت: اصولاً از نظر اسلام سوگند یاد کردن کار خوبی نیست، ولی کار حرامی هم نیست، بلکه در پاره‌ای از موارد به خاطر هدف‌های مهمّی که بر آن مترتّب می‌شود، مستحب یا واجب می‌گردد.
البتّه یک سلسله سوگندها از نظر اسلام به کلّی بی اعتبار است، مانند سوگند به غیر نام خدا، چنانچه نام خدا در آن نباشد هیچ اثری ندارد و عمل کردن به آن واجب نیست.
سوگندهایی که برای انجام دادن کار حرام یا مکروه یاد می‌شود نیز بی اثر است. مثل اینکه کسی سوگند یاد کند طلب کسی را نپردازد، یا با برادر خود قطع رابطه کند و با او سخن نگوید، یا از جهاد فرار کند و مانند اینها؛ بنابراین، اگر کسی چنین سوگندی یاد کرد باید به آن اعتنا نکند و وظیفه‌ی خود را انجام دهد و هیچ کفّاره‌ای هم ندارد.
امّا قسم‌هایی که به نام خدا باشد و موضوع آن کار خوب یا لااقل مباحی است، وفای به آن واجب است و اگر کسی با آن مخالفت کند کفّاره دارد.
و در تقسیم دیگری، طبق آیات قرآن مجید، سوگند بر دو نوع است: سوگندهای لغو و سوگندهای صحیح.
سوگندهای لغو، طبق آیه‌ی (لَایُؤاخِذُکُمُ اللهُ بِالَّلغوِ فِی أَیمانِکُم) (1) مجازات ندارد.
البتّه منظور، سوگندهایی است که دارای هدف مشخّص نیست و از روی اراده و تصمیم سر نمی‌زند، بلکه بدون توجّه، به عنوان تکیه‌ی سخن (وَاللهِ وَ بِاللهِ) یا (لاوَاللهِ وَ بَلی وَاللهِ) می‌گویند، یا در حال شدّت هیجان یا غضب، بدون اراده و تصمیم گفته می‌شود.
بعضی گفته‌اند: اگر انسان به چیزی یقین داشته باشد و بر اساس آن سوگند یاد کند، سپس معلوم شود که اشتباه کرده، آن نیز جزء قسم لغو است. مثل اینکه کسی بر اثر سعایت افراد سخن‌چین یقین به انحراف همسر خود پیدا کند و سوگند بر طلاق او یاد کند بعد معلوم شود دروغ بوده است، این سوگند اعتبار ندارد.
این را نیز می‌دانیم که علاوه بر لزوم قصد و اراده و تصمیم در سوگندهای جدّی، لازم است که محتوای قَسَم کار نامشروع یا مکروهی نباشد، بنابراین اگر انسان در حال اختیار و از روی اراده و تصمیم سوگند یاد کند که عمل حرام یا مکروهی را انجام دهد، آن قسم نیز بی ارزش است.
امّا نوع دوم، سوگندهایی است که از روی اراده و تصمیم و به طور جدّی یاد می‌شود. درباره‌ی این نوع سوگندها قرآن می‌فرماید: «(وَ لَکِن یُؤاخِذکُم بِمَا عَقَّدتُم الأیمَانَ)؛ ولی در برابر سوگندهایی که (از روی اراده) محکم کرده‌اید، مؤاخذه می‌کند». (2)
کلمه‌ی «عقد» در اصل به معنای جمع کردن اطراف یک چیز محکم است و به همین جهت گره زدن دو سر طناب را عقد می‌گویند. گاهی به همین مناسبت در امور معنوی نیز به کار می‌رود و هرگونه پیمان محکمی را عقد می‌گویند. در این آیه منظور از عقد ایمان (بستن سوگندها)، تصمیم جدّی بر کاری است که به آن سوگند یاد می‌شود.
البته جدّی بودن سوگند به تنهایی برای صحّت آن کافی نیست، بلکه باید محتوای سوگند لااقل یک امر مباح بوده باشد و باید دانست که سوگند جز به نام خداوند معتبر نیست.
بنابراین اگر کسی به نام خدا سوگند یاد کند که کار نیک یا لااقل کار مباحی را انجام دهد، واجب است به سوگند خود عمل کند و اگر آن را شکست کفّاره دارد و کفّاره‌اش یکی از سه چیز است: نخست طعام دادن به ده مسکین، دوم پوشاندن لباس به ده نیازمند، سوم آزاد کردن برده.

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره‌ی مائده، آیه‌ی 89.
2. سوره‌ی مائده، آیه‌ی 89.

منبع مقاله :
مکارم شیرازی، ناصر، (1390) انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)؛ قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول.